Electrobot

وبلاگ تخصصی مدارت الکترونیک و رباتیک

Electrobot

وبلاگ تخصصی مدارت الکترونیک و رباتیک

در این وبلاگ آموزش هایی از الکترونیک و رباتیک قرار داده خواهد شد و دیتاشیت مدارات کاربردی توضیح داده میشود .

طبقه بندی موضوعی

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مسیر یاب» ثبت شده است

۰۷ بهمن۲۱:۰۲

جلسه سیزدهم


سلام

2- سلام امروز می خام در مورد تایمر 2 برای ایجاد زمان خیلی دقیق برات بگم که اگه یک موقع خاستی یک زمان دقیق رو ایجاد کنی بتونی با تایمر کانتر دو این زمان رو ایجاد کنی از تایمر دقیق می تونی مثلا توی یک ساعت دقیق استفاده کنی .
1- بگو سرو پا گوشم
2- برای اینکه بتونی از تایمر کانتر 2 برای زمان دقیق استفاده کنی نیاز به یک RTC داری که مقدارش هم باید 32768 هرتز
باشه . این RTC یک قطعه دو پایه هستش که باید به پایه های TOC1 و TOC2 وصل بشه . شکل زیر رو نگاه کن :
http://www.4shared.com/file/22309579/4f8...d=c95a46aa
1- مدار خاص دیگه نیاز نداره ؟
2- نه هیچی نیاز نداره فقط کافیه این RTC رو به اون پایه هایی که گفتم وصل کنی
1- این RTC پایه مثبت یا منفی یا پایه تغذیه ای نداره ؟
2- نه فقط دوتا پایه داره که باید وصل کنی به پایه های TOC1 و TOC2 و هیچ جیز خاص دیگه ای نداره
1- این پایه های TOC1 و TOC2 کدوم یکی از پایه های میکرو هستن ؟
2- اینو دیگه باید از توی برگه مشخصاتش در بیاری ببینی که کجا هستش مثالا توی MEGA8 این دوتا پایه پایه های 9 و 10 هستن یا مثلا توی MEGA32 پایه های 28 و 29 هستن
2- خوب این شد از سخت افزار مدار حالا بریم سر برنامه ای که باید نوشت:
برنامه رو با یک مثال ساده برات شروع می کنم برنامه به این صورت هستش که PORTD رو توی زمان دقیق یک ثانیه TOGGLE کنیم
مثال اول :

کد:
CONFOG TIMER2 = TIMER , ASYNC = ON , PRESCALE = 128
CONFIG PORTD = OUTPUT
ENABLE INTERRUPTS
ENABLE TIMER2
ON TIMER2 NEX
DO
LOOP
END
NEX:
TOGGLE PORTD
RETURN

برنامه همینی هستش که می بینی دیدی که چقدر راحت هستش . خوب حالا بریم سر تحلیل برنامه :
توی خط اول که ما نوشتیم CONFOG TIMER2 = TIMER , ASYNC = ON , PRESCALE = 128 با این کار ما تایمر دو رو توی مد تایمر انتخاب کردیم ASYNC = ON این دستور که توی همین خط اول نوشتیم رو حتما باید بنویسی تا تایمر به صورت اسنکرون پیکره بندی بشه و کلاک رو از RTC دریافت کنه . PRESCALE = 128 این دستور رو که قبلا توی بحث تایمر کانتر یک برسی کردیم این 128 رو هم که نوشتیم برای این هستش که بتونیم زمان یک ثانیه رو بدست بیاریم وگرنه میتونی یکی از اعداد 1/ 8/ 64/ 128/ 256/ 1024 رو هم بنویسی تا زمان های کمتر یا بیشتری به دست بیاری
خط دوم CONFIG PORTD = OUTPUT در اینجا ما PORTD رو به عنوان خروجی تعریف کردیم
خط سوم ENABLE INTERRUPTS در این جا ما وقفه سراسری رو فعال کردیم که توی همه تایمرهایی که ما استفاده می کنیم باید این وقفه رو فعال کنیم.
خط چهارم ENABLE TIMER2 چون که ما از تایمر شماره 2 میکرو میخایم استفاده کنیم باید خود TIMER2 رو توسط این دستور فعال کنیم
خط پنجم ON TIMER2 NEX این دستور رو هم به این خاطر نوشتم که زمانی که وقفه تایمر خورد بپره بره توی زیر برنامه NEX
1- حالا این وقفه کی می خوره
2- صبر داشته باش بهت می گم. وقفه زمانی میخوره که زمان یک ثانیه رسیده باشه
2- خط ششم و هفتم ما یک حلقه DO -LOOP گذاشتیم که در ادامه می گم برای چه کاری هستش
خط هشتم END که میکرو هیچوقت این دستور رو نمی خونه یعنی نباید هم بخونه
خط نهم NEX: این یک زیر برنامه هستش که اینم در ادامه توضیح میدم
خط دهم TOGGLE PORTD این دستور به این معنی هستش که پورت D رو TOGGLE کن یا به عبارتی وضعیت پورت D رو از نظر صفر یا یک بودن معکوس کن یعنی اگه پورت صفر هستش حالا یکش کن یا اگه یک هستش حالا صفرش کن
خط یازدهم RETURN با این دستور بر می گردیم تو حلقه DO-LOOP

حالا بریم سر تحلیل دوم راستی قبل از این که تحلیل دوم رو شروع کنم اینو بهت بگم که این برنامه رو نمی تونی با شبیه ساز BASCOM و نه با پروتوس به طور دقیق تست کنی و باید حتما روی یک بردبرد ببندیش اینو گفتم که یک موقع نری با این شبیه سازا تستش کنی بعد که زمان های غیر عادی به دست اوردی تو دلت به ما فحش بدی.
تحلیل دوم برنامه :
میکرو میاد برنامه رو از خط اول شروع می کنه به خوندن خط اول رو می خونه و می فهمه که ما تایمر 2 را اون هم در حالت اسنکرون پیکره بندی کردیم بعد می ره خط دوم.
توی خط دوم میکرو می فهمه که ما PORTD رو به عنوان خروجی تعریف کردیم بعد می ره خط سوم
توی خط سوم که ENABLE INTERRUPTS هستش میکرو وقفه سراسری رو فعال میکنه بعد میره خط چهارم
توی خط چهارم که ENABLE TIMER2 هستش میکرو تایمر 2 رو هم فعال میکنه بعد میره خط پنجم
توی خط پنجم که ON TIMER2 NEX هستش میکرو می فهمه که هر وقت وقفه تایمر 2 خورد باید بپره بره توی زیر برنامه NEX که به جای NEX هر اسم دلخاه دیگه ای هم می تونی بزاری . در ضمن وقفه تایمر دو توی این برنامه زمانی می خوره که به زمان یک ثانیه رسیده باشیم .بعد میکرو میره به خط ششم.
توی خط ششم و هفتم ما یک حلقه بی نهایت DO-LOOP گذاشتیم این حلقه رو به این به دو دلیل گذاشتیم اول به خاطر این که ما شاید برنامه های دیگه این هم داشته باشیم مثال خوندن دما یا خوندن کیبرد ماتریسی یا ... دلیل دوم اینه که میکرو اونقدر توی این حلقه بمونه تا وقفه تایمر 2 بخوره . خوب حالا بیا فرض رو بر این بگیریم که زمان یک ثانیه ایجاد شده و وقفه تایمر 2 خورده که در این جا میکرو می فهمه که وقفه خورده و زمان یک ثانیه سررسیده و باید بپره بره توی زیربرنامه NEX و دستورات داخل این زیر برنامه رو انجام بده . پس ادامه برنامه رو از خط زیربرنامه NEX یا همون خط نهم ادامه میدم:
اولین دستور داخل زیربرنامه NEX هستش TOGGLE PORTD در این جا میکرو میاد وضعیت پورت D رو معکوس میکنه چون وضعیت قبلی صفر بوده اینجا میاد پورت D رو یکش می کنه . اگه یک LED به یکی از پایه های PORTD وصل کنی می بینی که LED روشن میشه.
دومین دستور داخل زیربرنامه NEX هستش RETURN که میکرو وقتی به این دستور رسید میپره میره توی اون حلقه ی DO-LOOP
اینم از برنامه دیدی که چقدر راحت بود
1- اره
2- خوب حالا که راحت بود یک دستور هستش که دیگه از این هم راحت تره حجم برنامه رو از اینی هم که هستش راحت تر می کنه تازه یک سری امکانات هم داره
خوب بزار همین مثالی رو که بالا برات زدم رو توسط این دستور برات بنویسیم در ضمن توی سخت افزار هیچ تغییری انجام نمیشه

کد:
CONFIG CLOCK = SOFT , GOSUB = SECTIC
CONFIG PORTD = OUTPUT
ENABLE INTERRUPTS
DO
LOOP
END
SECTIC:
TOGGLE PORTD
RETURN

همین . دیدی چقدر برنامه راحتی هستش
برنامه ساده هستش و به جز خط اول بقیه نیاز به توضیح نیست
توی خط اول ما نوشتیم CONFIG CLOCK = SOFT , GOSUB = SECTIC این دستور میاد تایمر رو در مد سنکرون پیکره بندی میکنه اونجایی هم که نوشتیم GOSUB = SECTIC این معنی رو میده که وقتی که به یک ثانیه رسیدیم بپر برو توی زیر برنامه SECTIC و دستورات داخل این زیر برنامه رو انجام بده یک نکته مهم رو هم بگم که اون زیر برنامه که ما اسمش SECTIC هستش رو یک موقع عوض نکنی اسمشو ها که برنامه EROR میده . راستی این دستوراتی که نوشتیم فقط مخصوص یک ثانیه هستش و این این دستور بیشتر برای ساخت ساعت استفاده می شه .
یکی از امکاناتی که این دستور CONFIG CLOCK = SOFT در اختیار ما قرار می ده ساخت ساعت همراه با تاریخ هستش که با نوشتن دو دستور زیر می تونیم این کار رو انجام بدیم
DATE$ = "21/05/86"
TIME$ = "10:35:58"
توسط دو دستور بالا می توان توسط یک برنامه ای که الان می نویسم یک ساعت همراه با تاریخ درست کرد :

کد:
CONFIG CLOCK = SOFT , GOSUB = SECTIC
ENABLE INTERRUPTS
DATE$ = "21/05/86"
TIME$ = "10:35:58"
DO
LOOP
END
SECTIC:
LCD TIME$
LOCATE 2,1
LCD DATE$
RETURN

برنامه بالا زیاد نیاز به توضیح نداره
خط اول که ما تایمر رو در مد سنکرون پیکره بندی کردیم و به میکرو فهموندیم که فرکانس مورد نیاز تایمر رو باید از از RTC دریافت کنه
خط دوم که وقفه سراسری رو فعال کردیم
خط سوم هم مقدار اولیه تاریخ رو دادیم که هر مقدار دیگه ای هم به غیر از اون هم می تونی بدی
خط چهارم هم مقدار اولیه ساعت رو دادیم که هر مقدار دیگه ای هم می تونی بدی
خط پنجم و ششم هم یک حلقه DO-LOOP گذاشتیم که میکرو اونتو بمونه تا وقتی که وقفه تایمر بخوره در ضمن وقفه تایمر راس یک ثانیه می خوره. حالا فرض کن که وقفه تایمر خورده و پریده توی زیربرنامه SECTIC . پس بریم که از میکرو عقب نمونیم بریم ببینیم که میکرو توی این زیربرنامه چکار می خاد انجام بده.
اولین دستور داخل زیر برنامه SECTIC هستش LCD TIME$ میکرو باخوندن این دستور یک ثانیه به مقدار پیش فرضی که ما در خط های سه و چهار گذاشتیم اضافه می کنه وساعت رو به اصطلاح به روز می کنه مثلا ما در پیش فرض ساعت 10 : 35 : 58 رو نوشتیم ولی بعد از این که وقتی که وقفه تایمر خورد و اومد توی زیر برنامه ساعت میشه 10 : 35 : 59
دومین دستور داخل زیر برنامه SECTIC هستش LOCATE 2,1 این دستور مکان نمای LCD رو به خط دوم یعنی خط پایینی میاره و ادامه نوشتن رو از این خط ادامه میده در مورد این دستور در جلسات قبلی توضیحات کافی دادم
سومین دستور داخل زیربرنامه SECTIC هستش LCD DATE$ این دستور هم تاریخ رو البته به صورت اتومات به روز می کنه البته از ادامه پیش فرضی که بهش دادیم عملکرد این دستور هم مثل دستور LCD TIME$ هستش .
اخرین دستور داخل زیربرنامه SECTIC هستش RETURN میکرو به محض خوندن این دستور بر میگره به داخل حلقه DO-LOOP
1- همه اینایی که گفتی درست ولی من یک چیز مهم رو نفهمیدم و اون اینکه توی مثال اولی که زدی توی برنامه رو نوشتی بعد گفتی که این برنامه هر یک ثانیه می ره توی زیر برنامه و دستورات داخل این زیر برنامه رو انجام می ده حالا سوالی که برای من پیش اومده اینه که تو چطوری یک کاری کردی که هر یک ثانیه میکرو بره توی زیر برنامه ایا فرمول خاصی داره زود بگو که همین مشکل داره گیجم میکنه؟؟؟؟؟؟؟؟
2- اره فرمول داره فرمولش هم اینه 128 * 256 / 32768 = 1 S فرمولش همینیه که می بینی چیز خاص دیگه ای نداره حالا بریم سر اینکه اصلا این عدد ها چی هستش تا گیج نشی :
من گفتم که یک RTC به مقدار 32768 هرتز وصل کن به پایه های TOC1 و TOC2 بعد یک دستوری داشتیم توی خط اول ASYNC=ON
که با نوشتن این دستور تایمر2 کلاکش رو دیگه از کریستال داخلی میکرو نمی گیره بلکه RTC که مقدارش هست 32768 هرتز دریافت می کنه . حالا فکر میکنی که تایمر 2 با این فرکانسی که از RTC دریافت می کنه چکار می کنه الان بهت می گم . ما توی خط اول یک دستوری داشتیم به نام
PRESCALE و مقداری که بهش دادیم این بود PRESCALE = 128 ما با نوشتن این دستور به میکرو دستور دادیم که اقای AVR عزیز این فرکانسی رو که داری از RTC دریافت میکنی که مقدارش هم هست 32768 تقسیم بر عدد 128 کن . و میکرو هم این کار رو می کنه طبق این محاسبه : 32768 / 128 = 256 یعنی در هر ثانیه دقیقا 256 هرتز به تایمر میرسه یا به عبارت دیگه در هر ثانیه 256 تا کلاک به
تایمر2 می خوره و تایمر این مقدار رو توی خودش می ریزه حالا از اونجایی که تایمر2 با 255 تا کلاک پر و با 256 تا کلاک سرریز میشه وقتی که 256 تا کلاک بهش خورد سرریز میشه و وقفه می خوره و می ره توی اون زیر برنامه ای که براش تعریف کرده بودیم. در ضمن این 256 تا کلاک توی یک ثانیه ایجاد میشه یا به عبارت دیگه در هر ثانیه 256 تا کلاک به تایمر2 می خوره طبق همون رابطه ای که نوشتم منظورم
رابطه ی 32768 / 128 = 256 هستش.
1- تو نوشتی که PRESCALE = 128 به جای عدد 128 هر عدد دیگه ای هم می تونیم بزاریم
2- هر عددی نه فقط اعداد 1 یا 8 یا 64 یا 128 یا 256 یا 1024 رو می تونیم بزاریم مثلا اگه به جای 128 عدد 64 رو بزاری تایمر2 هر
0.5 ثانیه سرریز میشه طبق این رابطه 64 * 256 / 32768 = 0.5 که در این رابطه 64 عدد PRESCALE هستش 256 مقدار گنجایش تایمر هستش که به ازای این مقدار تایمر سرریز میشه عدد 32768 هم که مقدار فرکانس یا کلاک RTC هستش. یا مثلا اگه عدد 256 رو بزاری تایمر2 هر 2 ثانیه سرریز میشه
طبق این رابطه 256 * 256 / 32768 = 2
1- پس مثال اگه عدد PRESCALE = 1024 باشه طبق این رابطه ای که گفتی 1024 * 256 / 32768 = 8 یعنی تایمر هر هشت ثانیه سرریز میشه درست گفتم یا نه ؟؟
2- اره کاملا درسته درسته . دوباره تاکید می کنم که این برنامه رو توی پروتوس یک موقع تست نکنی که تاخیرش زیاد هستش و حتما روی بردبرد مدارشو ببند.
فعلا

عرفان بیگی بروجنی | ۰۷ بهمن ۹۷ ، ۲۱:۰۲
۰۷ بهمن۲۱:۰۰

جلسه دوازدهم
1- سلام خوبی
2- سلام ممنون تو چطوری
1- این بد نیستم . خوب برو سر اصل مطلب امروز می خای چیرو بهم باد بدی
2- امروز می خام برات از INT0 یا وقفه خارجی میکرو برات بگم
1- حالا چی هست کارش چیه ؟
2- کارش فقط و فقط اشکار کردن هستش . یعنی شما در هر جای برنامه که باشی با تحریک کردن این پایه INT0 می تونی به یک زیر برنامه بپری و ...
کاربردش کجا هستش کاربردش توی جا که بخای . به عنوان مثال شما یک برنامه برای یک دستگاه پرس پیشرفته نوشتی که قرار میکروکنترلر روی این دستگاه نصب بشه که توی این برنامه هم کیبرد هستش هم اندازه گیری دما هم تایمر و چندتا کار دیگه . یکی از کارهایی که این دستگاه پرس باید انجام بده اینه که وقتی که پرس داره به سمت پایین میاد یک سنسور فعال میشه و با فعال شدن یا سنسور یک تایمر شروع به شمارش کنه و بعد از مثلا پنج ثانیه پرس برمیگرده به حالت اول . با این اوصاف ما باید برنامه رو طوری طراحی کنیم که برنامه ما در هر وضعیتی که بود بره وتایمر رو فعال کنه . حالا تو اگه باشی برای این قسمت از برنامه چه کار میکنی
1- میام و سنسور رو وصل می کنم به یکی از پایه های میکرو بعد برنامه رو به از همون دستوری بود که ورودی برای میکرو تعریف میکردیم یعنی این دسترو:
DEBOUNCE PINB.0 , 1 , STAR
بعد میکرو میپره میره توی زیر برنامه STAR و کاری رو که گفتی یعنی تایمر رو فعال میکنه
2- بخش سخت افزاری رو خوب اومدی ولی این دستور DEBOUNCE که گفتی کاملا توی این قسمت اشتباه بود می دونی چرا
1- نه چرا ؟؟؟؟
2- مگه ما نگفتیم که این میکروکنترلر قراره بهش کیبرد ماتریسی – سنسور دما و چنتا چیز دیگه وصل بشه . خوب با این اوصاف میکرو یکسره در حال خوندن این کیبرد و اندازه گیری دما هستش کی وقت میکنه بیاد دستور DEBOUNCE رو بخونه البته نه اینکه دستور DEBOUNCE رو نخونه منظورم اینه که ممکنه که موقعی که سنسور فعال شد میکرو در حال خوندن یک قسمت دیگه از برنامه باشه . پس ما باید یک ترتیبی بدیم که برنامه میکرو در هر قسمتی از برنامه که باشه بره اون کاری رو که ما ازش خاستیم رو انجام بده و این کار رو با استفاده از INT0 انجام میده . حالا بزار چند تا مثال میزنم می فهمی که چی به چیه
CONFIG INT0 = X
گفتیم که برای استفاده از بعض امکانات میکرو نیاز به پیکره بندی ان داریم که ما با نوشتن دستور بالا این کار رو انجام دادیم . و به میکرو فهماندیم که می خاهیم از امکان INT0 ان استفاده کنیم بعد از علامت مساوی نوشتیم X که به جای X باید یکی از گزینه های زیر رو بنویسی :
RISING : برای اشکار کردن لبه بالا رونده از RISING استفاده می کنیم .
FALLING : برای اشکار کردن لبه پایین رونده از FALLING استفاده میکنیم.
LOW LEVEL : برای اشکار کردن سطح صفر از LOW LEVEL استفاده می کنیم.
1- والا ما که نمیدونیم این لبه بالا رونده – لبه پایین رونده و سطح صفر چی هستش؟؟
2- الان میگم برات میگم . به این شکل موج توجه کن ( برای دیدن شکل روی لینک زیرکلیک کنید)
http://www.4shared.com/file/21102873/ca6...ISING.html

این یک پالس می تونه توسط یک شسی یا یک سنسور یا هر چیز دیگه ایجاد شده باشه . حالا اون قسمتی از شکل موج رو که قرمز هستش رو میگن سطح صفر یا LOW LELEL اون قسمت ابی رنگ رو بهش میگن لبه بالا رونده یا RISING اون قسمت سیاه رنگ رو بهش میگن سطح یک یا HIGH LEVEL و اون قسمتی که سبز رنگ هستش رو هم می گن لبه پایین رونده یا FALLING
1- فهمیدم ادامه بده . راستی کاربردهای دیگه ای هم داره
2- اره یکی از این کاربرد ها در دیمر دیجیتال هستش که برای اینکه ما بفهمیم شکل موج AC از صفر عبور کرده یا نه از INT استفاده می کنیم .
1- این پایه int0 کدوم یکی از پایه های میکرو هستش ؟
2- در هر میکرو فرق میکنه کافیه به دیتاشیت یا همون برگه مشخصاتش مراجعه کنی
یک مثال ساده برات می زنم بعد میریم سر مثال های دیگه .
در برنامه زیر به ازای هر بار که شسی رو فشار بدی خروجی TOGGLE میشه :

کد:
Config int0 = rising
Config portb = output
Enable Interrupts
Enable Int0
On Int0 eca
Reset portb
Do
Loop
End
eca:
Toggle Portb
Return

خوب حالا بریم سر تحلیل برنامه :
در خط اول ما با دستور Config int0 = rising پیکره بندی int0 رو انجام دادیم یعنی به میکرو گفتیم که ما می خاهیم از int0 استفاده کنیم. راستی ما بعد از علامت مساوی نوشتیم rising و به معنی این هستش که ما می خاهیم پایه int0 نسبت به لبه بالا رونده حساس باشه
در خط دوم با دستور config portb = output ما پورت b رو به عنوان خروجی تعریف کردیم .
در خط سوم با دستور enabe interrupts وقفه سراسری رو فعال کردیم . راستی اینو یادم رفت که بگم هر وقت که خاستی از int0 استفاده کنی باید این وقفه سراسری رو فعال کنی .
در خط چهارم با دستور enable int0 ما int0 رو فعال کردیم . در ضمن اگر خاستی که در هر جای برنامه int0 رو غیر فعال کنی می تونی به جای enable از disble استفاده کنی
در خط پنجم نوشتیم On Int0 eca این دستور این مطلب رو می رسونه که اگر پایه int0 با یک لبه بالا رونده تحریک شد میکرو بپره بره توی زیر برنامه eca
خط ششم نوشتیم reset portb به این معنی که پورت b رو صفر کن
خط هفتم و هشتم هم به ترتیب do-loop هستش که یک حلقه بینهایت هستش ما این حلقه رو برای این گذاشتیم که میکرو اول برنامه که همه دستورات پیکره بندی رو خوند و رسید به این حلقه بیوفته توی این حلقه و تا زمانی که وقفه int0 نخورد توی این حلقه گرفتار باشه حالا وقفه کی می خوره الان بهت می گم وقفه زمانی می خوره که پایه int0 توسط یک لبه بالا رونده تحریک بشه.
خط نهم نوشتیم end که خودت می دونی چی هستش در ضمن برنامه ما هیچ وقت به end نمی رسه.
خط دهم نوشتیم ahmad: که یک زیر برنامه هستش که توی تحلیل دوم می گم که چرا نوشتمش .
خط یازدهم نوشتیم toggle portb به این معنی که حالت پورت b رو در هر وضعیتی که هست ( منظورم صفر یا یک ) معکوسش کن یعنی اگر یک بوده حالا صفرش کن و اگر صفر بوده حالا یکش کن .
خط دوازدهم نوشتیم return به این معنی که برگرد برو سر جای اولت یعنی دوباره برو توی حلقه .


خوب حالا بریم سر تحلیل دوم: میکروکنترلر میاد برنامه رو از خط اول شروع میکنه به خوندن
خط اول نوشتیم config int0 = rising در اینجا میکرو میفهمه که ما int0 رو پیکره بندی کردیم .
در ادامه میاد خط دوم رو میخونه یعنی config portb = output در اینجا ما پورت b رو به عنوان خروجی تعریف کردیم که به این پورت b میتونی هر چیزی وصل کنی مثلا LED .
در خط سوم نوشتیم enable interrupts و با این کار به میکرو فرمان فعال کردن وقفه سراسری رو دادیم . راستی اینو بگم که هر وقت از int0 خاستی استفاده کنی این وقفه سراسری رو هم با همین دستوری که نوشتم یعنی enable interrupts فعال کن .
خط چهارم نوشتیم enable int0 میکرو با خوندن این دستور int0 رو برای ما فعال میکنه بعد میره به خط پنجم.
خط پنجم ما نوشتیم on int0 eca میکرو با خوندن این دستور می فهمه که هر وقت که به پایه int0 یک پالس با لبه بالا رونده خورد باید بپره بره توی زیر برنامه eca و دستورات داخل این زیر برنامه رو اجرا کنه .
1- یک سوال میکرو از کجا میفهمه که وقتی که پالس با لبه بالا رونده به پایه int0 خورد باید بره توی زیر برنامه چرا بالبه پایین رونده نره توی زیر برنامه
2- از اونجایی که ما در اول برنامه براش با دستور config int0 = rising مشخص کردیم که باید به لبه بالا رونده حساس باشه و میکروهم تابع دستوری هستش که ما بهش میدیم در مورد این که چرا با لبه پایین رونده این کار رو نکنه باید بگم که کافیه به جای rising بدیم falling اون وقته که به لبه پایین رونده حساس میشه . خوب حال بریم سر ادامه تحلیل برنامه
خط ششم ما نوشتیم reset portb به این معنی که کل پورت b رو صفر کن . میکرو این خط رو میخونه و میره سراغ خط بعدی
خط هفتم و هشتم ما یک حلقه بینهایت یعنی do –loop نوشتم که بدبختی میکرو اینجا شروع میشه میکرو با رسیدن به این دستورات میوفته توی یک حلقه بینهایت و اگه قسمت باشه تا ابد اونجا گرفتار میشه . مگر اینکه یک پالس فداکار بیاد و نجاتش بده .
1- منظورت رو نفهمیدم تا کی توی این حلقه do – loop هستش
2- تا زمانی که ما به پایه int0 یک پالس با لبه بالا رونده بدیم . به محض اینکه ما این عمل رو انجام بدیم میکرو میفهمه که وقفه خورد و باید بره توی اون زیر برنامه eca که ما از قبل تعیین کرده بودیم. حالا بیا فرض رو بر این بگیریم که ما یک پالس با لبه بالا رونده به پایه int0 دادیم و میکرو هم رفت توی زیر برنامه eca . پس تحلیل برنامه رو از زیر برنامه eca که در خط دهم هستش پی می گیریم .
در خط دهم ما زیر برنامه eca رو داریم که میکرو الان پریده توی این زیر برنامه و می خاد دستورات داخل این زیربرنامه رو انجام بده :
اولین دستور داخل این زیربرنامه هستش toggle portb میکرو با خوندن این دستور پورت b رو toggle میکنه . چون در اول برنامه ما با دستور reset portb پورت b رو صفر کرده بودیم حالا که میکرو دستور toggle portb رو انجم میده پورت b میشه یک یا به عبارتی عکس حالت قبل . در اینجا اگه که یک led رو به یک از پایه های پورت b وصل کرده باشی می بینی که led روشن میشه.
دومین یا به عبارتی اخرین دستور داخل این زیربرنامه هستش return میکرو با خوندن این دستور بر می گرده توی حلقه do –loop و مثل دفعه قبل توی این حلقه اونقدر میمونه تا دوباره یک پالس با لبه بالا رونده به پایه int0 بخوره تا دوباره بره توی زیربرنامه eca و دوباره دستورات داخل این زیر برنامه رو اجرا کنه اگه این میره دوباره portb رو toggle کنه پورت b این دفعه صفر میشه به عبارتی عکس حالت قبل. یعنی اگه شما یک led به یکی از پایه های پورت b وصل کرده باشی led خاموش میشه.
اینم عکس سخت افزار مداری

http://www.4shared.com/file/21102971/e36a084c/no1.html
خوب حاضری بریم سر مثال بعدی
1- اره ولی بزار این دفعه من یک مدار بگم تو برنامه شو بنویس
2- فکر خوبیه بگو
1- من یک مداری میخام به این صورت کار کنه . وقتی که تغذیه میکروکنترلر رو وصل میکنیم یک led روشن خاموش بشه به عبارت دیگر چشمک بزنه و یک led دیگه هم توی مدار باشه که در حالت اول خاموش باشه . یک میکروسوییچ هم توی مدارمون باشه که باید وصل بشه به پایه int0 این میکروسوییچ رو هر بار که میزنیم led دوم toggle بشه یعنی برای بار اول که میکروسوییچ رو زدیم led روشن بشه و برای بار بعدی که زدیم led خاموش بشه و این سیکل ادامه داشته باشه .
2- خوب من توی این مداری که گفتی led اولی که قرار یکسره چشمک بزنه رو وصل میکنم به پایه b.0 و led دومی که قراره به ازای هر بار که ما میکروسوییچ رو میزنیم toggle بشه رو وصل کردم به پایه b.1 میکروسوییچ رو هم که قراره به پایه int0 وصل بشه رو هم وصل کردم به پایه int.0
حالا بریم سر برنامه :

کد:
Config Int0 = Rising
Config Portb = Output
Enable Interrupts
Enable Int0
On Int0 led
Do
Toggle Portb.0
Waitms 100
Loop
End
Led:
Toggle Portb.1
Return


تحلیل اول برنامه :
خط اول config int0 = rising با این دستور پایه int0 رو برای پالس با لبه بالارونده پیکره بندی کردیم
خط دوم config portb = output در این دستور ما پورت b رو به عنوان خروجی پیکره بندی کردیم
خط سوم enable interrupts در این دستور ما وقفه سراسری رو فعال کردیم که در هر جا که خاسته باشیم از int0 استفاده کنیم باید این وقفه سراسری رو هم فعال کنیم
خط چهارم enable int0 در این دستور ما int0 رو فعال کردیم
خط پنجم on int0 led این دستور به این معنی هستش که هر وقت وقفه int0 خورد بپر برو توی زیر برنامه led . در ضمن وقفه int0 موقعی می خوره که ما یک پالس با لبه بالارونده به پایه int0 بدیم.
خط ششم do این دستور اول یک حلقه بی نهایت هستش
خط هفتم Toggle Portb.0 این دستور پایه b.0 رو toggle میکنه
خط هشتم Waitms 100 این دستور یک تاخیر 100 میلی ثانیه ای در اجرای برنامه ایجاد میکنه
خط نهم loop انتهای حلقه بینهایت رو مشخص میکنه
خط دهم end به معنی انتهای برنامه هستش که میکرو هیچ وقت این دستور رو نمی تونه بخونه
خط یازدهم led: ما در اینجا یک زیر برنامه با اسم led مشخص کردیم که درون این زیر برنامه دو دستور وجود داره که در خط دوازدهم و سیزدهم هستش
خط دوازدهم toggle portb.1 اولین دستور داخل زیربرنامه هستش و همونطور که از اسمش پیداست پایه b.1 رو toggle میکنه
خط سیزدهم return دومین و اخرین دستور داخل زیربرنامه هستش میکرو با خوندن این دستور برمیگرده توی حلقه بینهایت.

تحلیل دوم :
ببین نمی خوام زیاد کشش بدم برای همین خیلی خلاصه می گم.
میکرو میاد از اول برنامه شروع میکنه به خوندن خط اول تا پنجم رو می خونه و به این نتیجه می رسه که ما یک از int0 می خاهیم استفاده کنیم و در ضمن می خواهیم از پورت b به عنوان خروجی استفاده کنیم .
در خط ششم یعنی do که اول حلقه هستش میوفته توی حلقه و اولین دستور داخل این حلقه رو که هست toggle portb.0 رو اجرا میکنه یعنی وضعیت پایه b.0 رو عکس حالت قبلش میکنه از اونجایی که حالت قبل یا حالت فعلی هستش صفر این دفعه میاد پایه b.0 رو یک میکنه و شما محلاحضه میکنی که اون led ی که به این پایه وصل هستش روشن میشه .
بعد میره خط هفتم رو می خونه waitms 100 این دستور 100 میلی ثانیه توی اجرای برنامه تاخیر ایجاد میکنه توی این 100 میلی ثانیه تاخیر پایه b.0 در همون حالت یک بودن هستش . البته اینو بگم که در عمل از 100 میلی ثانیه بیشتر طول میکشه . بعد میره خط هشتم رو می خونه
خط هشتم هستش loop این دستور اخر حلقه رو مشخص کرده میکرو به محض اینکه این دستور رو می خونه می فهمه که باید بره از خط ششم دوباره شروع به خوندن کنه یعنی از دستور do این دستور رو می خونه و دوباره میوفته توی این حلقه و دستورات داخل این حلقه رو انجام میده و دوباره portb.0 رو toggle می کنه و سپس 100 میلی ثانیه تاخیر ایجاد می کنه و می رسه به loop و با خوندن این دستور loop همانند قبل دوباره می ره به خط ششم یعنی do و این سیکل همینطور ادامه داره . این قسمت از برنامه که داخل حلقه هستش مربوط به قسمت چشمک زن هست اگه توجه کنی portb.0 یکسره داره toggle میشه البته با تاخیر 100 میلی ثانیه ای و با این کارش اون led که به پایهb.0 وصل هستش رو روشن خاموش می کنه .
1- سوال دارم . این تاخیر 100 میلی ثانیه ای رو برای چی گذاشتی ؟
2- برای اینکه سرعت toggle شدن رو کم کنه یا به عبارت دیگه سرعت چشمک زدن led رو کم کنه
تا ما بتونیم اونو ببینیم .
1- یعنی ما میتونیم با کم و زیاد کردنش سرعت چشمک زدن led رو کنترل کنیم ؟
2- اره مثلا میتونی به جای waitms 100 بنویسی waitms 50 اینطوری سرعت چشمک زدن led زیاد میشه یا اکر عددش رو زیادتر کنی مثلا 200 یا 300 میتونی سرعت چشمک زدن led رو کم کنی . حالا بریم سر ادامه تحلیل برنامه
خب اونجایی بودیم که برنامه ما توی حلقه بی نهایت do-loop گیر کرده بود و با این کارش یک led رو برای ما روشن خاموش میکرد . حالا با فرض کنیم ما میکروسوییچ رو فشار دادیم و با این کارمون یک پالس با لبه بالا رونده ایجاد کرده ایم که در این حالت وقفه int0 میخوره و میکرو میپره میره توی اون زیربرنامه ای که ما براش مشخص کردیم یعنی زیر برنامه led و دستورات داخل این زیربرنامه رو اجرا میکنه . حاالا بیا فرض کنیم که این اتفاق هم افتاده و میکرو میخاد بره توی زیربرنامهled
اولین دستور داخل زیر برنامه led هستش toggle porb.1 میکرو با خوندن این دستور پایه b.1 رو toggle میکنه یعنی عکس وضعیت فعلی و از انجایی که در وضعیت فعلی پایه b.1 صفر بوده این دفعه توسط دستور toggle portb.1 یک میشه و میبینی که اون led که به این پایه وصل شده روشن میشه . سپس میکرو میره خط بعدی رو اجرا میکنه یعنی دستور return و با خوندن این دستور اونو اجرا میکنه و برمیگرده داخل همون حلقه do –loop و دوباره شروع میکنه به انجام دادن دستورات داخل همون حلقه do –loop . اگه دوباره میکروسوییچ رو فشار بدی میکرو باز وقفش میخوره و میاد توی زیر برنامه led و دوباره پایه b.1 رو toggle میکنه و چون در وضعیت فعلی پایه b.1 یک هستش این دفعه با با دستور toggle portb.1 این پایه صفر میشه و میبینی که اون led که به این پایه وصل هستش خاموش می شه.
اینم شکل سخت افزاری مدار:
http://www.4shared.com/file/21103003/f548a34d/no2.html
2-حالا اگه سوالی هستش بپرس
1- سوالم اینه که ایا ما توی این مدار با فشاردادن میکروسوییچ یک لبه بالا رونده ایجاد میکردیم یا نه؟
2- اره ببین ما تا وقتی که کاری به میکروسوییچ نداشته باشیم وضعییت در حالت سطح صفر هستش . به محض اینکه میکرو سوییچ رو فشار دادیم یک لبه بالا رونده اینجاد میشه . و اگر همچنان دستموم رو روی میکرو سوییچ نگه داریم وضعیت در حالت سطح یک قرار داره . به محض اینکه ما دستمون رو از روی میکرو سوییچ برداریم یک لبه پایین رونده ایجاد میشه که و دوباره به سطح منطقی صفر بر میگرده .
2- خوب حالا که سوالات تموم شد بزار یک چیز رو دوباره یاداوری کنم و اون اینکه از int0 در مواقعی استفاده میشه که ما خاسته باشیم هر وقت که پایه int0 تحریک شد میکرو درهر وضعیتی که باشه بره و اون کاری رو که ما ازش خاستیم رو انجام بده که توی این دوتا مثالی که برات زدم کاملا مشخص هستش. یعنی میکرو اب دستشه بزاره و بره اون کاری رو که ما میگیم انجام بده .
فعلا خدانگهدار

عرفان بیگی بروجنی | ۰۷ بهمن ۹۷ ، ۲۱:۰۰
۰۷ بهمن۲۰:۳۳

جلسه یازدهم


1- سلام خوبی
2- سلام ممنون
1- خوب امروز می خای چه مبحثی رو شروع کنی
2- امروز می خام در مورد کانتر یا همون شمارنده بگم
1- حالا این کانتر چکار می کنه؟
2- کانتر پالس ها رو میشماره مثلا شما می خای یک پاسی رو که از یک جا تولید شده رو بشماری از کانتر استفاده می کنی کانتر یعنی شمارنده .
1- کاربردش چیه؟
2- اولین کاربردی که به ذهن من میرسه فرکانس متر هستش . به این صورت که ما مقدار پالس هایی که در مدت زمان یک ثانیه تولید میشه رو اندازه گیری می کنیم بعد روی LCD نمایش می دیم
1- پس می تونیم مثلا از این کانتر در خط تولید یک کارخانه هم استفاده کنیم که تولیدات یک خط تولید رو بشماره
2- اره میشه ولی وقتی که با دستور INCR می تونی این کار رو بکنی چرا با کانتر این کار رو انجام بدی
1- راست میگی یا . گفتی که یکی از کاربرداش فرکانس متر هستش میشه یکم بیشتر توضیح بدی
2- تعریف فرکانس تعداد پالس هایی که در مدت زمان یک ثانیه تولید میشه هستش . یعنی اگه ما بتونیم تعداد پالس هایی روکه در مدت زمان یک ثانیه تولید میشه رو اندازه گیری کنیم میشه گفت که فرکانس متر درست کردیم . به طور کلی برای این کار میایم کانتر و تایمر رو همزمان با هم راه اندازی می کنیم تایمر رو روی یک ثانیه می زاریم که هر یک ثانیه بره و مقدار کانتر رو بخونه و روی LCD نمایش بده به این صورت که ما پالس ها رو به پایه کانتر می دیم این پالس ها در مدت زمان یک ثانیه توسط کانتر شمرده می شه . بعد از یک ثانیه تایمر و کانتر STOP میشن و مقدار کانتر در مدت زمان یک ثانیه روی ال سی دی نمایش می دیم .
من اینجا نحوه کار با کانتر یک رو برات می گم :
پالس هایی رو که ما می خاهیم توسط کانتر یک بشماریم رو باید به پایه T1 بدیم .
یک نکته مهم این که کانتر یک با 65535 تا پر میشه و با 65536 تا سرریز میشه یا به عبارتی صفر میشه . به زبان ساده تر اگه ما به پایه T1 که مربوط به کانتر یک هستش 65535 تا پالس بدیم کانتر پر میشه و اگه 65536 تا پالس بدیم کانتر سرریز میشه و دوباره از صفر شروع میشه.
2- خوب حالا بریم سر دستورات و پیکره بندی کانتر ( counterSad ما در اینجا از تایمر یک به عنوان کانتر استفاده کرده ایم
Config Timer1 = Counter , Edge = Rising
Config Timer1 = Counter : ما در این جا به میکرو دستور دادیم که می خواهیم از تایمر یک به عنوان کانتر استفاده کنیم
, Edge = Rising : ما در این جا به میکرو دستور دادیم که می خواهیم لبه بالا رونده رو بشماریم . اگه خواسته باشیم که لبه پایین رونده رو بشماریم به جای RISING می نویسم FALLING

ENABLE INTERUPTS : این دستور رو هر بار که از تایمر کانتر میکرو استفاده می کنی باید بنویسی با این کار وقفه ها رو فعال می کنیم
ENABLE COUNTER1 : با این دستور کانتر یک رو فعال کردیم که همیشه باید بنویسیش .
ON COUNTER1 SHOW : با این دستور به میکرو دستور می دیم که هر وقت که وقفه کانتر 1 خورد برو توی زیربرنامه SHOW یا به عبارت دیگه با این دستور به میکرو دستور می دیم که هر وقت کانتر سرریز شد ( با همان مقدار 65536 تا ) برو توی زیر برنامه SHOW
COUNTER1= X : با این دستور می تونیم به کانتر یک مقدار بدیم و یعنی به جای X عدد بزاریم مثلا COUNTER = 65530 با این کار ما کانتر یک رو با مقدار 65530 تا پر کردیم و کانتر از این مقدار شروع به شمردن می کند یعنی اگه یک پالس به پایه T1 بدم مقدار کانتر میشه 65531 اگه 6 تا پالس به پایه T1 بدیم کانتر سرریز می کنه و صفر میشه .
STOP TIMER1 : با این دستور می تونیم عملیات شمردن کانتر رو متوقف کنیم . توجه کن که اگه با این دستور عملیات شمردن کانتر رو متوقف کنیم مقدار کانتر صفر نمی شه بلکه روی همون مقداری که تا الان شمرده استپ می شه .
START TIMER1 : این دستور عکس STOP TIMER1 هستش یعنی هر جا که ما عملیات شمارش رو توسط دستورSTOP TIMER1 متوقف کرده باشیم با دستور START TIMER1 می تونیم شمردن رو اغاز کنیم .

بزار یک مثال بزنم که بهتر بفهمی :
برنامه زیر به ازای هر پالسی که به پایه T1 میکروکنترلر می خوره یک متغییر رو یک واحد اضافه می کنه

کد:
Config Timer1 = Counter , Edge = Rising
Enable Interrupts
Enable Counter1
On Counter1 Show
Counter1 = 65535
Dim A As WORD
Do
Loop
End
SHOW:
Counter1 = 65535
Incr A
Cls : Lcd A
Return


حالا تحلیل برنامه :
در خط اول ما تایمر یک رو در مد کانتر پیکره بندی کردیم یعنی به میکرو گفتیم که از تایمر یک می خواهیم به عنوان کانتر (شمارنده) استفاده کنیم و در ادامه همین خط نوشتیم Edge = Rising که با این دستور به میکرو فهموندیم که لبه بالا رونده رو می خایم بشماریم اگه ما به جای RISING می نوشتیم FALLING میکرو فقط لبه پایین رونده پالس رو میشمرد .
خط دوم Enable Interrupts : که با این دستور وقفه سراسری رو فعال می کنیم این دستور رو هر وقت که از کانتر یا تایمر استفاده می کنی باید بزاری .
خط سوم Enable Counter1 : با این دستور کانتریک رو فعال می کنیم این دستور رو هم هر وقت که از کانتر استفاده می کنی باید بنویسی.
خط چهارم On Counter1 Show2 : با این دستور به میکرو دستور می دیم که هر وقت کانتر سرریز شد ( با همان مقدار 65536 تا ) بپر برو توی زیر برنامه SHOW ( SHOW اسم زیربرنامه است که هر اسم دلخواه دیگر می تواند باشد مثلا AHMAD ).
خط پنجم Counter1 = 65535 : به کانتریک مقدار 65535 دادیم یعنی کانتر از ادامه این عدد شروع به شمردن می کند به جای این عدد هر عدد دخواه دیگر هم می توانیم بدهیم.
خط ششم Dim A As WORD: ما با این دستور یک متغییر به اسم A و از نوع WORD تعریف کردیم که در ادامه می گم که چه کاری رو انجام میده.
خط هفتم DO : با نوشتن این دستور ابتدای حلقه رو مشخص کردیم.
خط هشتم LOOP : با این دستور انتهای حلقه رو مشخص کردیم.
خط نهم END : این دستور یعنی انتهای برنامه که برنامه هیچ وقت به این دستور نمی رسه .
خط دهم SHOW : در اینجا یک زیر برنامه به اسم SHOW تعریف کردیم که داخل این زیر برنامه دستورات زیر نوشته شده :
خط یازدهم Counter1 = 65535 : اولین دستور داخل زیربرنامه SHOW است که در این جا به کانتریک مقدار 65535 دادیم یعنی کانتر از ادامه این عدد شروع به شمردن می کند به جای این عدد هر عدد دخواه دیگر هم می توانیم بدهیم.
خط دوازدهم INCR A : دومین دستور داخل زیر برنامه SHOW است که وقتی میکرو این خط رو می خونه مقدار متغییر A رو یک واحد اضافه میکنه.
خط سیزدهم Cls : Lcd A : سومین دستور داخل زیربرنامه SHOW است که با این دستور میکرو مقدار متغییر A رو روی LCD نمایش می ده .
خط چهاردهم RETURN : چهارمین دستور داخل زیربرنامه SHOW است که با این دستور میکرو بر می گرده اول برنامه .

تحلیل دوم :
برنامه از ابتدا توسط میکرو خونده میشه :
خط اول ما اومدیم تایمر یک رو در مد کانتر استفاده کردیم
خط دوم Enable Interrupts : ما در این جا وقفه سراسری رو فعال کردیم توجه کن که هر وقت از تایمر یا کانتر استفاده می کنی این دستور رو حتما بنویسی تا وقفه سراسری فعال بشه.
خط سوم Enable Counter1 : با این دستور میکرو کانتر یک رو فعال می کنه و میره سر خط بعدی
خط چهارم On Counter1 Show : میکرو این دستور رو می خونه ولی فعلا تا زمانی این دستور رو اجرا نمی کنه یعنی به زیر برنامه SHOW پرش نمی کنه تا زمانی که وقتش برسه
1- وقتش چه وقت می رسه
2- هر وقت که کانتر یک با مقدار 65536 تا سرریز کنه بدون درنگ این دستور توسط میکرو خونده و میپره توی زیر برنامه SHOW
خط پنجم Counter1 = 65535 : با این دستور میکرو میکرو کانتر یک رو تا مقدار 65535 تا پر می کنه . این دستور مثل این هستش که ما 65535 تا پالس به پایه T1 میکرو داده باشیم و کانتر هم به اندازه همین مقدار پر شده باشه.
خط ششم DIM A AS WORD : میکرو وقتی که به این خط از برنامه می رسه می فهمه که ما یک متغییر از نوع WORD به اسم A انتخاب کرده ایم و میره خط بعدی رو می خونه .
توی خط هفتم و هشتم ما یک حلقه DO - LOOP گذاشتیم میکرو به محض این که این دستور رو میخونه میوفته توی این حلقه و از این حلقه بیرون نمیاد . خوب حالا رسیدیم به قسمت جذاب ماجرا. توی این گیروداری که میکروی بیچاره افتاده توی حلقه ما تنها کمکی که به این میکروی بیچاره میتونیم بکنیم اینه که یک پالس ناقابل بدیم به پایه T1 میکرو .
1- خوب چه اتفاقی میوفته
2- اها یادت میاد که ما مقدار کانتر رو تا 65535 تا پر کردیم و بهتم گفتم که مقدار کانتر اگه به 65536 تا برسه کانتر سرریز میشه و از اونجایی هم که ما توسط دستور On Counter1 Show به میکرو دستور دادیم که اگه سرریز کردی بپر برو و توی زیر برنامه SHOW
1- خوب اره چه ربطی داره ؟
2- ربطش به اینه که ما با دادن یک پالس به پایه T1 یک واحد به مقدار کانتر یک اضافه کردیم یعنی 65535 + 1 = 65536 فهمیدی حالا
1- اها حالا فهمیدم
2- پس بزار بقیه ماجرا رو بگم. بعد ازا ین که ما با دادن یک پالس به پایه T1 مقدار کانتر رو به 65536 رسوندیم طبیعتا کانتر سرریز میشه و چون قبلا بهش دستور داده بودیم که اگه کانتر سرریز شد بپر توی زیر برنامه SHOW میکرو هم بدون استخاره میپره میره توی زیر برنامه SHOW و دستوراتی رو که ما داخل زیربرنامه SHOW نوشتیم رو اجرا میکنه . حالا فرض رو بر این میزاریم که ما یک پالس به پایه T1 دادیم و میکرو سرریز شده و پریده توی زیربرنام SHOW و بحث رو از اونجا دوباره پی میگیرم.
بعد از این که میکرو پرید توی زیربرنامه SHOW میاد دستورات داخل این زیربرنامه رو اجرا میکنه به ترتیب زیر :
اولین دستور داخل زیربرنامه SHOW هست Counter1 = 65535 : چون که کانتر یک قبلا سرریز شده و مقدارش صفر شده ما باید دوباره بیایم مقدار کانتر یک رو برگردونیم به حالت قبل یعنی 65535 .
دومین دستور داخل زیربرنامه SHOW هست INCR A یعنی یک واحد به مقدار متغییر A اضافه کن .
سومین دستور داخل زیر برنامه SHOW هست CLS:LCD A به این معنی که مقدار متغیر A رو روی LCD نمایش بده
چهارمین یا به عبارت دیگه اخرین دستور داخل زیربرنامه SHOW هست REUTURN که با این دستور میکرو دوباره میره توی زیر برنامه SHOW و دوباره منتظر یک پالس دیگه میمونه تا دوباره سرریز بشه و دوباره بپره بره توی زیربرنامه SHOW و دستورات زیربرنامه SHOW رو دوباره اجرا کنه.
1- یک سوال اگه ما خواستیم که کانتر به جای این که به ازای هر یک پالس بپره توی زیربرنامه SHOW بیاد و به ازای هر دوتا پالس این عمل رو انجام بده باید چه کار کنیم ؟
2- برای این کار ما باید یک کاری انجام بدیم که مقدار کانتر به ازای هر دوتا پالس سرریز بشه یعنی بعد از این که دوتا پالس به پایه T1 خورد سرریز بشه . پس باید به جای Counter1 = 65535 بنویسیم Counter1 = 65534 یعنی ما مقدار کانتر رو با 65534 تا پر کردیم و برای سرریز شدن کانتر تا 65536 به دو تا پالس نیاز داریم . اینطوری پالس اولی که به پایه T1 بخوره مقدار کانتر یک واحد افزایش پیدا می کنه و از 65534 میرسه به 65535 و هیچ اتفاق خاصی نمیوفته ولی با دادن پالس دومی مقدار کانتر یک واحد دیگه افزایش پیدا می کنه یعنی از 65535 میرسه به 65536 و اینجاست که کانتر سر ریز میکنه و میپره توی زیربرنامه SHOW
1- یک سوال دیگه از کجا بفهمیم که پایه T1 میکرو کجاست ؟
2- از روی دیتاشیت یا برگه مشخصات میکرو یک کار دیگه هم می تونی انجام بدی و اون این که بری توی سایت http://www.atmel.com و اونجا می تونی برگه مشخصات اون نوع میکرویی که باهاش کار می کنی رو دانلود کنی.
1- بازم سوال چرا توی از دستور Counter1 = 65535 دوبار توی برنامه استفاده کردی
2- ببین وقتی که ما تغذیه میکرو رو وصل می کنیم میکروکنترلر یک بار برنامه رو از اول شروع میکنه به خوندن و برای اولین بار دستور Counter1 = 65535 رو که ما در خط پنجم نوشتیم رو می خونه و با این دستور کانتر رو با مقدار 65535 تا پر می کنه و بعدش می یوفته توی حلقه DO-LOOP بعدش اونقدر توی این حلقه می مونه تا ما یک پالس به پایه T1 بدیم تا این که سرریز بشه و بره توی زیر برنامه SHOW . حالا بیا فرض رو بر این بزاریم که ما دستور Counter1 = 65535 رو در خط یازدهم ننوشته باشیم . خوب اگه ما این دستور رو درخط یازدهم ننویسیم میکرو میاد و تمام دستورات داخل زیربرنامه رو انجام می ده و با دستور RETURN که ما در اخر برنامه نوشته بودیم برمی گرده میره تو حلقه DO-LOOP و از اونجایی که کانتر یک بار سرریز شده یعنی مقدارش صفر شده دیگه با پالس بعدی نمیره توی زیر برنامه چون الان مقدار کانتر صفر هستش و ما باید 65536 تا پالس به پایه T1 بدیم تا بره توی زیر برنامه . حالا ما برای جلوگیری از این کار اومدیم دوبار دستور Counter1 = 65535 رو نوشتیم تا هر بار که دستورات زیر برنامه رو انجام داد مقدار کانتر رو برگردونه به 65535 و دوباره اماده یک پالس بعدی باشه .
پایان

عرفان بیگی بروجنی | ۰۷ بهمن ۹۷ ، ۲۰:۳۳
۰۷ بهمن۲۰:۳۱

جلسه دهم

1- سلام خوبی
2- سلام ای بد نیستیم تو خوبی
1- قربانت . امروز چه مبحثی رو می خای بگی
2- دستور ROTATE رو اول می گم بعد می ریم سر بحث شیرین تایمر کانتر
1- برو که رفتیم
2- دستور ROTATE : توسط این دستور می شه بیت ها رو به سمت چپ یا راست ببری که کاربرد زیادی هم داره مثلا در کنترل استپ موتور . بزار یک مثال بهت بگم تا به اهمیت این دستور پی ببری
فرض کن که هشتا LED داری و می خای اولی روشن بشه بعد از چند ثانیه خاموش بشه و همزمان با خاموش شدنش دومین LED روشن بشه بعد از چند ثانیه خاموش بشه همزمان با خاموش شدنش LED سوم روشن بشه و الی اخر تا این که LED هشتم روشن بشه و چند ثانیه روشن بمونه و خاموش بشه و از دوباره LED اول روشن بشه و این ریتم از دوباره تکرار بشه . خوب اگه ما بخایم این کار رو انجام بدیم باید از برنامه زیر استفاده کنیم در برنامه زیر LED ها به پورت A متصل شده اند

کد:
Config Porta = Output
Do
Set Porta.0
Waitms 25
Reset Porta.0
Set Porta.1
Waitms 25
Reset Porta.1
Set Porta.2
Waitms 25
Reset Porta.2
Set Porta.3
Waitms 25
Reset Porta.3
Set Porta.4
Waitms 25
Reset Porta.4
Set Porta.5
Waitms 25
Reset Porta.5
Set Porta.6
Waitms 25
Reset Porta.6
Set Porta.7
Waitms 25
Reset Porta.7
Loop
End

برنامه بالا کار می کنه ولی از نظر من غلط هستش چون که ما با دستور ROTATE می تونیم این کار رو خیلی راحتر انجام بدیم و نیاز به نوشتن این همه دستور نیست به مثال زیر توجه کن

کد:
Config Porta = Output
Dim B As Byte
B = &B10000000
Do
Rotate B , Right
Porta = B
Waitms 100
Loop
End

برنامه بالا همون کار برنامه قبلی رو انجام می ده می بینی که چقدر دستورات کم شد البته من فقط یک مثال زدم که باید در مورد ستور هم بهت بگم که چی به چیه. گفتیم که یک بایت تشکیل شده است از هشت بیت .ما در این برنامه یک متغییر به اسم B و از نوع بایت تعریف کردیم . این بیت ها رو می تونیم به یک پورت هم ارتباط بدیم. حالا بزار بریم سر برنامه بهت می گم که چه اتفاقی افتاده .
خط اول ما اومدیم پورت A رو به عنوان خروجی تعریف کردیم
خط دوم اومدیم یک متغییر از نوع بایت و به اسم B تعریف کردیم
خط سوم با دستور B = &B10000000 کد باینری برای متغییر B انتخاب کردیم اگه توجه کنی متوجه میشی که این عدد یک عدد هشت رقمی است یعنی هشت بیتی هستش اون یکی که اول نوشته شده همون منطق یک دیجیتال و اون صفرهایی که نوشته شده همون منطق صفر دیجیتال هستش . این دستور یک نوع مقدار دهی به متغییر هستش. توضیحات این دستور هنوز ادامه داره که در ادامه توضیح میدم.
خط بعدی با دستور DO اومدی و ابتدای حلقه رو مشخص کردیم
خط بعدی با دستور ROTATE B , RIGHT به میکرو دستور دادیم که بیت های متغییر B رو که در خط قبل توضیح دادیم یک گام به سمت راست جلوتر ببر یعنی میشه 01000000 اگه توجه کنی متوجه می شی که عدد یک 1 یک گام جلو تر رفته البته صفرها هم جلوتر می رن ولی هیچ بیتی خارج نمی شه و اگه به اخر برسه دوباره دور می زنه و میاد اول قرار می گیره.
خط بعد با دستور PORTA = B به میکرو فرمان دادیم که مقدار بیت های متغییر B رو روی پایه های پورت A بار گذاری کن . حتما از خود می پرسی که یعنی چی . خوب الان من بهت می گم یعنی چی . همونطور که می دونی هر پورت هشت پایه داره و هر متغییر از نوع بایت هم هشت بیت داره ما اومدیم با این دستوری که نوشتیم به ترتیب بیت ها رو روی پایه های A.0 تا A.7 بار گذاری کردیم در اینجا عدد باینری ما هستش 01000000 پس پایه A.0 میشه 0 پایه A.1 میشه 1 پایه A.2 میشه 0 پایه A.3 میشه 0 و الی اخر که بقیه پایه ها هم صفر هستش چون ادامه عدد باینری صفر هستش صفر در اینجا به معنی خاموش بودن پایه مورد نظر و یک در اینجا به معنی روشن شدن پایه مورد نظر است . پس تا اینجا پایه A.1 ما 1 هستش یعنی روشن هستش پس اون LED ی که به پایه A.1 وصل هستش باید روشن بشه و تمام LED های دیگه خاموش باشه.
خط بعدی با دستور WAITMS 100 یک تاخیر صد میلی ثانیه ای در اجرای برنامه ایچاد کردیم که با تغییر این عدد می تونی سرعت روشن روشن و خاموش بودن LED ها رو تغییر بدی.
خط بعدی با دستور LOOP انتهای حلقه رو مشخص کردیم که میکروکنترلر وقتی به این دستور می رسه بر می گرده و از خط بعدی DO شروع می کنه به خوندن مجدد دستورات .
خط بعدی نوشتیم END که برنامه هیچ زمان به END نمی رسه .
گفتیم که برنامه وقتی به LOOP رسید بر می گرده می ره خط بعدی DO رو می خونه خط بعدی DO هستش Rotate B , Right به محض این که این دستور توسط میکرو خونده شد بیت ها دوباره یک واحد به سمت راست هدایت می شوند حالا قبلا بیتها بودن 01000000 که بعد از خونده شدن دستور
Rotate B , Right یک واحد به سمت راست هدایت می شن یعنی 00100000 اگه توجه کنی می بینی که این دفعه بیت سوم از سمت چپ یعنی 1 جلوتر رفت اونم به سمت راست
خط بعدی PORTA = B هستش که قبلا توضیح شو دادم به این معنی هستش که مقدار فعلی بیت ها رو روی پورت A بارگذاری کن به محض خونده شدن این دستور میکرو مییاد این بیت ها رو به ترتیب از سمت چپ روی پورت A بار گذاری می کنه این دفعه بیت سوم از سمت چپ شده 1 و بیت دوم از سمت چپ که در دفعه قبل 1 بوده شده صفر پس پایه A.1 که قبلا یک بوده یعنی روشن بوده میشه صفر و پایه A.2 که قبلا صفر بوده حالا میشه یک و LED ی که بهش وصل هستش روشن میشه
1- همین جا وایستا که یک سوال دارم چه اتفاقی افتاد که بیتی که قبلا یک بوده شد صفر و بیتی که قبلا صفر بود شده یک
2- به دلیل همون دستور Rotate B , Right که نوشتیم بوده . ببین ما با این فرمان به میکرو دستور دادیم که بیت ها رو یک واحد به سمت راست هدایت کن و از اونجایی هم که گفتیم بیت ها خارج نمیشن و دور می زنن هر بیتی که اخر از همه بود و یک واحد به سمت راست هدایت شد بر میگرده میره اول.
خوب بزار ادامه تحلیل رو بگم:
خط بعدی هستش WAITMS 100 که قبلا دربارش توضیح کافی داده شد
خط بعدی که توسط میکروکنترلر خونده میشه LOOP هستش و با خونده شدن این دستور میکرو میپره دوباره می ره از خط زیری DO شروع می کنه به خوندن یعنی خط Rotate B , Right و با خونده شدن این دستور دوباره تمام بیت ها یک واحد به سمت راست هدایت میشن یعنی 00010000 و الی اخر و هی این برنامه دور مزنه و LED ها یکی پس از دیگری روشن و خاموش می شه
1- سوال دارم بعد از این که این 1 به اخر رسید یعنی شد 00000001 و دوباره میکرو به دستور
Rotate B , Right رسید تکلیف این 1 چی می شه چون که باید یک واحد به سمت راست هدایت بشه
2- این که خیلی راحته خوب 1 دوباره بر می گرده سر خط یعنی 10000000
یکم این مثال رو دستکاری کن تا همه چیز دستت بیاد مثلا در اونجایی که ما نوشتیم B = &B10000000
می تونی دستکاری کنی و یک مقدار دیگه بدی مثلا B = &B 10101010 یا هر چیز دیگه .
خوب رسیدیم به مبحث تایمر کانتر در میکرو کنترلر AVR :
درمیکرو کنترلر AVR نهایتا دو سه تا تایمر و کانتر بیشتر نداریم البته در میکروکنترلر نوع
ATMEGA8 چهار تایمر کانتر داریم که در این نوع استسنا هستش
1- تایمر رو فهمیدم ولی کانتر چی هست
2- کانتر ( COUNTER ) به معنی شمارنده هستش که در میکروکنترلر هم وظیفه این کانتر شمردن پالس هایی هستش که به ورودیش اعمال میشه که سر فرصت بهم می گم . من اینجا فقط تایمر صفر 0 و تایمر یک 1 رو بهت می گم تایمر 3 هم به کارم نیومده که برم دنبالش به کار توهم نمیاد . این تایمر کانتر صفر و یک دو تا فرق باهم دارن و اون اینه که تایمر کانتر صفر 8 بیتی هسش و تایمر کانتر یک 16 بیتی .
1- موارد کاربردش کجا هستش
2- موارد کاربردش ساخت ساعت . شمارنده . فرکانس متر و ...
اول میرم سر تایمر کانتر صفر .ببین یزار یک چیز رو اول بهت بگم که بعضی از دستورات رو نمی شه موشکافی کنیم پس زیاد گیر نده .
1- باشه
2- اول تایمر صفر : برای این که شما بتونی از تایمر کانتر برای زمان های دقیق استفاده کنی مجبوری بری و یک RTC از بازار بخری و وصل کنی به دو تا از پایه های مخصوص میکروکنترلر که بهش بعدا اشاره می کنم . برای ایجاد یک تایم مثلا یک ثانیه ای شما باید ابتدا به میکروکنترلر با دستور پیکره بندی CONFIG حالی کنی که اقای میکروکنترلر من می خام از تایمر صفر شما استفاده کنم . برای ایجای زمان یک ثانیه توسط تایمر صفر به ترتیب زیر باید عمل کنی
اول باید ببینی فرکانس کاری میکروکنترلرت چند هستش که اکثر میکروکنترلرها 8 مگا هستن.

کد:
Config Timer0 = Timer , Prescale = 256
Dim A As Byte
Dim B As Byte
Enable Interrupts
Enable Timer0
On Timer0 Show

Do
Loop
End
Show:
Timer0 = 6
Incr A
If A = 125 Then
Incr B
Cls
Lcd B
Timer0 = 0
A = 0
End If
Return

این برنامه باید برای ما یک تایم یک ثانیه ایجاد می کنه ولی در عمل این طور نیست وزمان ها بیشتر از یک ثانیه طول می کشه که این مشکل بایک RTC قابل حل هستش.
در خط اول برنامه ما با دستور Config Timer0 = Timer , Prescale = 256 اومدیم و تایمر صفر رو برای مد تایمر پیکره بندی کردیم البته با این دستور CONFIG TIMER0 = TIMER در ادامه همین خط بعد از گذاشتن علامت , با دستور Prescale = 256 اومدیم و مقدار فرکانس کاری میکرو رو بر 256 تقسیم کردیم توجه کن که به جای این عدد از اعداد 1 و 8 و 64 و 1024 هم می تونی استفاده کنی که گذاشتن یکی از این اعداد بعد PRESCALE اجباری هست با این کار ما فرکانس کاری میکروکنترلر رو بر 256 تقسمت کردیم یعنی 8000000 / 256 = 31250 خوب حتما از خودت می پرسی که ما چرا این تقسیم رو انجام دادیم .باید بهت بگم که برای این که فرکانس یکم کوچیکتر بشه و بتونیم ازش برای ایجاد یک ثانیه استفاده کنیم.
خط دوم اومدیم یک متغییر از نوع بایت به نام A تعریف کردیم
خط سوم هم اومدیم یک متغییر از نوع بایت به نام B تعریف کردیم که در ادامه می گم که این متغییر ها رو برای چه کاری هستن .
خط بعدی با دستور ENABLE INTERRUPTS اومدیم وقفه میکرو کنترلر رو فعال کردیم توجه کن که ما در میکرو کنترلر یک وقفه داریم که انواع مختلف هم داره که بعدا در بارش توضیح می دم ولی همین رو بدون که هر وقت از تایمر و کانتر استفاده می کنی باید این دستور رو در اوایل برنامه بزاری تا هر وقت که وقفه تایمر خورد به میکرو اعلام بشه که زمان یک ثانیه شد . در ضمن با دستور
DISABLE INTERRUPTS هم می تونیم این فرمان رو غیر فعال کنیم
خط بعد با دستور ENABLE TIMER0 تایمر 0 رو فعال کردیم . بادستور DISABLE TIMER0 هم می تونیم این تایمر 0 رو غیر فعال کنیم.
خط بعدی نوشتیم ON TIMER0 SHOW این دستور به این معنی هستش که اگر تایمر صفر سرریز شد بپر برو توی زیر برنامه SHOW . توجه داشته باش که این سرریز شدن تایمر به منزله زمان یک ثانیه نیست که در ادامه میگم زمان یک ثانیه کی به وجود میاد .
خط بعدی نوشتیم DO وپایین DO هم نوشتیم LOOP . این حلقه DO –LOOP رو که تو حلقه هم خالی گذاشتیم برای این هستش که اگه برنامه دیگه ای هم داشتیم بزاریم داخل این حلقه مثلا شاید ما یک برنامه ای نوشته باشیم که علاوه بر تایمر یک کیبرد هم در برنامه استفاده کرده باشیم که برنامه مثلا کیبرد هم داخل این حلقه باید نوشته بشه.
در خط بعدی نوشتیم END که برنامه ما هیچ وقت به این END نمی رسه
خط بعدی نوشتیم SHOW: که زیر برنام ما رو مشخص کرده که داخل این زیر برنامه عبارات زیر نوشته شده:
اولی دستور داخل این زیربرنامه هستش TIMER0 = 6 ببین ما گفتیم که تایمر صفر یک تایمر 8 بیتی هستش یعنی یک بایتی خوب یک بایت هم با 255 پر میشه و با 256 تا هم سرریز میشه و دوباره صفر میشه
ما اومدیم برای این که این 256 سرراست بشه تایمر صفر رو با 6 تا پر کردیم که تقسیمات هم اعشاری نشه .
قبل از این که بخام خط بعدی یعنی INCR A رو توضیح بدم بزار یک چیزی رو اول بگم بعد برم سراغش چون که به هم ربط دارن . ما یک تقسیم دیگه هم باید انجام بدیم یعنی 31250 / 250 = 125 که حاصل شد 125 این 250 همون عدد تایمر هستش که در دستور قبل با فرمان TIMER0 =6 شش واحد بهش اضافه کرده بودیم که تقسیم ما سرراست بشه نه این که اعشاری بشه . حالا ما این تقسیم رو برای این انجام دادیم که بفهمیم یک متغییر رو چند بار باید افزایش بده تا تایم یک ثانیه ایجاد بشه که در اینجا عدد 125 به دست اومد یعنی برای این که زمان یک ثانیه ایجاد بشه متغییر ( در این جا متغییر A ) باید 125 تا پر بشه . حالا بریم سر خط دستور بعدی.
خط بعدی نوشتیم INCR A به این معنی که هر وقت تایمر ما وقفه خورد بیاد و یک واحد به این متغییر A اضافه کنه
خط بعدی نوشتیم IF A = 125 THEN ما گفتیم که برای به دست اومدن زمان یک ثانیه طبق تقسیماتی که انجام دادیم متغییر A باید 125 تا پر بشه برای همین دستور شرط رو نوشتیم که اگر متغییر A مساوی 125 شد برو دستور شرط رو اجرا کن این دستور شرط هر چیزی می تونه باشه مثال برو یک پورت رو یک کن یا این که یک واحد به یک متغییر دیگه اضافه کن . یا یک پایه رو صفر کن یا هر چی که دوست داشتی فقط ما این جا اومدیم و دستورات شرط رو در خط های پایین نوشتیم که دستورات شرطی که نوشتیم به این ها هستن :
اولین دستور شرط این هستش INCR B یعنی یک واحد به متغیی B اضافه کن که هر دستور دیگه ای هم می تونستیم بزاریم مثلا این که یک پایه رو TOGGLE کن که ما حال کردیم بعد از یک ثانیه یک متغییر دیگه رو بره اضافه کنه .
دستور شرط بعدی CLS هستش یعنی ال سی دی رو پاک کن
دستور شرط بعدی LCD B هستش که ما به میکرو دستور دادیم که مقدار متغییر B رو روی ال سی دی نمایش بده.
دستور شرط بعدی TIMER0 = 0 قرار دادیم تا برای شروع مجدد صفر بشه
دستور شرط بعدی A = 0 هستش که با این کار مقدار متغییر A رو صفر کردیم تا برای بار بعدی که می خاد متغییر رو اضافه کنه دوباره از صفر شروع به اضافه کردن کنه نه این که از ادامه 125
خط بعدی END IF هستش که ما هر وقت دستورات شرط تمام میشه باید از این دستور استفاده کنیم تا میکرو بفهمه که دستورات شرط تموم شده . پس از این که میکرو به این خط رسید و این دستور رو خوند هیچ کاری انجام نمی ده و فقط از خط پایین این دستور شروع به خوندن ادامه برنامه می کنه
خط اخر نوشتیم RETURN ببین ما برای این که دوباره یک تایم یک ثانیه دیگه به وجود بیاد مجبوریم که دوباره برگردیم به اول برنامه در تایمر ها با دستور RETURN این کار رو انجام می دیم . و میکرو میره به اول برنامه از دوباره روز از نو روزی از نو و این ایجاد زمان یک ثانیه ادامه داره .
1- یک سوال اگه ما خاستیم که یک زمان بیشتر از یک ثانیه ایجاد کنیم مثلا دو ثانیه یا بیشتر باید چکار کنیم
2- سوال خوبی کردیم این کار خیلی راحته در خطی که نوشتیم IF A = 125 و این 125 برای یک ثانیه بود رو دو برابرکنیم تا زمان دو ثانیه حاصل شه یعنی بزاریم 250 . یک چیز دیگه هم باید بهت بگم که اگه زمان بیشتری مثلا از دو ثانیه بیشتر خاستی باید 125 رو ضرت در اون تایمی که می خای بکنی
مثلا زمان سه ثانیه می خای 125 * 3 = 375 که حاصل شد 375 که این جا چون متغییر A فقط تا 255 تا می تونه پر بشه و با 256 تا سرریز میشه ما نمی تونیم از این نوع متغییر استفاده کنیم و مجبوریم از یک متغییر دیگه استفاده کنیم که از نوع WORD هستش که ظرفیت خیلی بالا داره . حالا کافیه در اویل برنامه به جای دستور DIM A AS BYTE بنویسیم DIM A AS WORD و به جای دستور
IF A = 125 بنویسیم IF A = 375 (البته برای تایم سه ثانیه)

خوب برای امروز دیگه کافیه بقیه باشه برای جلسه بعدی

عرفان بیگی بروجنی | ۰۷ بهمن ۹۷ ، ۲۰:۳۱
۰۷ بهمن۱۹:۰۷

جلسه نهم

1- سلام خوبی
2- خوبم تو چطوری
1- ای بد نیستم خوب قراره امروز چی یادم بدی
2- امروز می خوام کار با حافضه EEPROM رو بهت بگم
1- چی هستش
2- حافضه بلند مدت یا حاظه پایدار میکروکنترلر . اگه یادت باشه برنامه ای رو که ما می نوشتیم و بعد پروگرام می کردیم و با این کار برنامه رو می ریختیم توی قسمت حافضه FLASH . ما در AVR می توانیم برنامه ای رو که نوشتیم یا توی حافظه FLASH بریزم و یا توی حافضه EEPROM بریزیم بستگی داره که دوست داشته باشیم اطلاعات ذخیره بشه یا نه
1- من که نفهمیدم چی شد بالاخره توی کدوم حالضه بریزیم بهتره
2- ببین این دوتا حافظه نسبت به هم یک سری خوبی ها یی دارن و یک سری بدی ها مثلا حافضه FLASH نسبت به حافضه EEPROM از سرعت بالاتری برخورداره و ما برنامه ای رو که قبلا توی این حافظه ریخته بودیم می تونیم از طریق نرم افزار پاکش کنیم بدی حافظه FLASH هم توی همین هستش که اطلاعاتی رو که توی اون ریختیم بعد از این که تغذیه میکروکنترلر قطع بشه از بین می ره
1- منظورت از اطلاعات همون برنامه ای هستش که توش ریختیم
2- نه نه اشتباه نشه منظورم اینه که مثلا شما داری یک متغییر رو افزایش می دی و روی ال سی دی هم نمایش می دی بعد تغذیه میکروکنترلر رو بر می داری بعد دوباره تغذیه رو وصل می کنی ایا مقدار متغییری که قبلا افزایش داده بودی از صفر می یاد یا اخرین عددی که افزایش پیدا کرده بوده خوب مصلما از صفر چون اطلاعاتش پاک شده. خوب بریم سر بحث خودمون حافضه EEPROM هم نسبت به حافضه FLASH یک سری میزیت داره اون هم اینه که می تونیه اطلاعات رو در خودش نگه داره یک بدی هم که داره اینه که سرعتش نسبت به حافظه FLASH پایین هستش و برنامه ای رو که شما توی این حافضه می ریزی نمی تونی با نرم افزار پاکش کنی و باید با اشعه پاک بشه . بزار یک مثال بزنم . فرض کن که داری توی برنامه WORD یک متن رو تایپ می کنی و کلی هم تایپ کردی و ناگهان برق
می ره و بعد از دو ساعت برق میاد می ری کامپیوتر رو روشن می کنی ایا اون متنی رو که بایپ کرده بودی هنوز هستش یا اینکه از بین رفته
1- خوب مسلما چون که ذخیره نکرده بودم از بین رفته
2- افرین . حالا بیا فرض کنیم که شما بعد از این که این متن رو تایپ کردی رفتی توی یک درایوی ذخیرش کردی و بعد از این که ذخیرش کردی یک دفعه برق می ره بعد از دو ساعت برق می ره می ری کامپیوترت رو روشن می کنی بعد می ری سراغ اون متنی که قبلا ذخیره کرده بودی ایا پاک شده
1- نه چون که ذخیرش کرده بودم
2- احسن حافظه EEPROM هم همینظوره و می تونه اخرین اطلاعاتی رو که بهش دادی تا مدت های نا محدود در خودش نگه داره
1- بابا یک مثال هم از نحوه برنامه نویسیش بزن
2- چشم این هم یک مثال

 

کد:
Dim A As Byte
Readeeprom A , 0
Do
Debounce Pinb.0 , 1 , Show , Sub
Debounce Pinb.1 , 1 , Show2 , Sub

Loop
End

show:
Incr A
Writeeeprom A , 0
Waitms 5
Readeeprom A , 0
Cls
Lcd A
Return
show2:
A = 0
Writeeeprom A , 0
WAITMS 5
Cls
Lcd A
Return

در برنامه بالا ما به وسیله دو میکروسوییچ که به پایه های b.0 و b.1 وصل هستند یک متغییر رو زیاد می کنیم و هر وقت که دوست داشتیم صفرش می کنیم میکروسوییچی که به پایه B.0 وسل هستش برای زیاد کردن متغییر هستش و به کمک این میکروسوییچ می تونیم از صفر تا 225 رو به کمک میکروسوییچ زیاد کنیم میکروسوییچی که به پایه B.1 وصل می شه برای این هستش که ما در هر جایی که از برنامه باشیم بتوانیم متغییر رو صفر کنیم
جالبی این برنامه این هستش که ما به دلیل این که برنامه رو توی حافظه EEPROM میریزیم اگه یک وقتی تغذیه میکروکنترلر رو قطع کنیم و مجددا وصل کنیم و دوباره میکروسوییچی که برای زباد کردن متغییر هستش رو تحریک کنیم متغییر از اخرین عددی که قبلا زیاد شده بوده شروع می کنه به زیاد شدن
1- همین تیکه رو یک بار دیگه بگو
2- فرض کن که با میکرو سوییچ متغییر رو زیاد کردی و رسوندی به عدد مثلا 10 و روی ال سی دی نمایش دادی بعد تغذیه میکروکنترلر رو قطع کردی و بعد از چند ساعت میای دوباره تغذیه میکروکنترلر رو وصل می کنی و دوباره میکروسوییچ رو می زنی حتما فکر میکنی که از صفر دوباره شروع میکنه به زیاد کردن . باید بگم اگه اینطوری فکر می کنی اشتباه کردی چون که بازدن میکروسوییچ به دلیل اینکه این مقدار متغییر در حافظه EEPROM ذخیره شده متغییر شروع میکنه به زیاد شدن البته ازادامه کار یعنی ادامه 10 . خوب حالا شاید خواستیم که از صفر شروع کنیم برای این کار میکروسوییچی رو که به پایه B.1 وصل هستش رو فشار می دیم و دوباره مقدار متغییر می شه 0
خوب حالا بریم سر تحلیل برنامه :
میکرو میاد برنامه رو از خط اول شروع می کنه به خوندن
خط اول ما یک متغییر از نوع بایت و به اسم A تعریف کردیم
خط دوم نوشتیم Readeeprom A , 0 یه این معنی که بخوان مقدار متغییر A رو از مکان حافظه 0 EEPROM که به جای 0 هر عدد دیگری میتونی بدی . میکرو که این دستور رو میخونه می فهمه که باید مقدار متغییر A رو که قبلا ذخیره کرده بخونه خوب برای بار اول که ما چیزی رو ذخیره نکردیم .پس مقدرا متغییر A رو در وحله اول صفر در نظر می گیره
بعد میاد میوفته توی حلقه DO - LOOP و اون تو دور می زنه تا وقتی که یکی از پایه های B.0 یا B.1 ما یک بشه که این پایه ها مستقیما وصل شده به میکروسوییچ ها
فرض کن که میکروسوییچ اول که وصل شده به پایه B.0 تحریک بشه در این جا میکروکنترلر میفهمه که پایه B.0 یک شده و می ره دستور شرط رو که پرش به زیر برنامه SHOW هشتش رو اجرا می کنه و میپره میره داخل این زیر برنامه خوب حالا باید دستورات داخل این زیربرنامه رو اجرا کنه
اولین دستور داخل این زیربرنامه هتسش INCR A و میکرو هم این کار رو میکنه و یک واحد به مقدار متغییر A اضافه می کنه یعنی می شه عدد 1
دستور دوم هستش Writeeeprom A , 0 این دستور به این معنی هستش که مقدار متغییر A رو ذخیره کن داخل مکان حافضه 0 و میکرو هم این کار رو میکنه و مقدار عدد 1 رو توی این مکان از حافضظه EEPROM ذخیره میکنه . دستور بعدی داخل این زیربرنامه نوشته Waitms 5 یعنی این که یک تاخیر 5 میلی ثانیه ای ایجاد کن این تاخیر رو همیشه بعد از دستور Writeeeprom بزار چون که یک تاخیر ایجاد بشه و عملیات ذخیره سازی به درستی انجام بشه . دستور بعدی داخل این زیربرنامه نوشته Readeeprom A , 0 این دستور به این معنی هستش که بخوان مکان حافظه 0 از حافظه EEPROM دقیقه همان مکانی که مقدار متغییر A رو اونجا ذخیره کرده بودیم و میکرو هم این مکان رو می خونه و می فهمه که مقدرا متغییر A هستش 1 . دستور بعدی داخل این زیربرنامه هستش CLS که باید بدونی برای چی هستش . خط بعدی داخل این زیربرنامه نوشته LCD A
به این معنی که مقداری رو که توسط دستور Readeeprom A , 0 خوندی رو روی ال سی دی نمایش بده و میکرو هم این کار رو می کنه توجه داشته باش که هر وقت خواستی مقدار متغییری رو که قبلا ذخیره کردی رو بخونی و روی ال سی دی نمایش بدی اول باید با دستور Readeeprom
مقدار ذخیره شده رو بخونی بعد با دستور LCD مقدرا رو روی ال سی دی نمایش بدی . دستور بعدی داخل این زیربرنامه هستش RETURN به این معنی که بپر برو سر همون خطی که قبلا ازش پرش کرده بودی یعنی خط Debounce Pinb.0 , 1 , Show , Sub و دوباره توی این حلقه دور می زنه تا این که دوباره یکی از دو میکروسوییچ ها تحریک بشه و بپره بره توی زیربرنامه ای که براشون تعریف شده . فرض کن که همیجا یک دفعه دستت میخوره به سیم منبع تغذیه ای که به میکروکنترلر وصل هستش و تغذیه میکروکنترلر قطع میشه و تو دوباره تغذیه رو وصل می کنی و میکروکنترلر هم ازخط اول برنامه شروع میکنه به خوندن برنامه و دستور READEEPROM A , 0 رو می خونه و میکروکنترلر با خوندن این دستور می فهمه که باید بره مقدار متغییر A رو از مکان 0 حافظه EEPROM بخونه یعنی دقیقا همانجایی که مقدار متغییر A رو در اونجا ذخیره کرده بود . خوب ما اخرین مقداری رو که با تحریک کردن میکروسوییچ به متغییر A دادیم عدد 1 بود خوب اینجا میکرو می فهمه که ما اخرین مقداری رو که به متغییر A داده بودیم عدد 1 بوده از این به دیگه از صفر شروع نمی کنه به افزایش متغییر بلکه از ادامه عدد 1 شروع میکنه به شمردن . خوب ما یک میکروسوییچ دیگه هم داشتیم که وصل بود به پایه B.1 و این میکرو سوییچ برای این بود که مقدار متغییر ما در هر وضعیتی که بود بیاد صفرش کنه به این ترتیب که با تحریک میکروسوییچ میکروکنترلر می فهمه که پایه B.1 یک شده و باید از داخل حلقه DO - LOOP بپره بره توی زیربرنامه SHOW2 و دستورات داخل این زیربرنامه رو اجرا کنه خوب حالا داخل این زیربرنامه چی هستش الان می گم اولین دستوری که داخل زیربرنامه SHOW2 هستش A = 0 هستش که میکروکنترلر با خوندن این دستور میاد مقدار متغییر A رو صفر می کنه حالا مقدار متغییر A هر چقدر که بوده فرقی نداره و صفرش می کنه . دستور بعدی داخل این زیربرنامه هستش WAITMS 5 که میکروکنترلر با خوندن این دستور یک تاخیر 5 میلی ثانیه ای در اجرای برنامه ایجاد می کنه که این تاخیر رو همونطور که گفتم باید بعد از دستور Writeeeprom همیشه بزاری تا اطلاعاتی که می خواد ذخیره بشه به درستی ذخیره بشه . دستور بعدی داخل این زیربرنامه هست CLS که می دونی برای چی هستش . دستور بعدی هستش LCD A و میکرومیاد مقدار متغییر A رو که ما الان صفرش کردیم رو روی ال سی دی نمایش می ده یعنی عدد صفر رو نمایش می ده . دستور بعدی داخل این زیربرنامه هستش RETURN که میکرو با خوندن این دستور میاد میپره کجا همونجایی که قبلا ازش پریده داخل این زیربرنامه یعنی خط
Debounce Pinb.1 , 1 , Show2 , Sub و دوباره می یوفته داخل این حلقه DO -LOOP و روز از نو روزی از نو
1- یک سوال اگه ما مقدار متغییر رو با زدن میکروسوییچ رسوندیم به مثلا عدد 20 بعد توسط میکروسوییچ دوم اومدیم مقدار میکروسوییچ رو صفر کردیم بعد تغذیه میکروکنترلر رو قطع کردیم و دوباره وصل کردیم حالا سوال اینجاست که اخرین عددی که در حافظه EEPROM ذخیره می شه و بعد از برقراری تغذیه مجددا توسط دستور READEEPROM خونده می شه چه عددی هستش ؟
2- خوب این که خیلی راحته شما بعد از این که مقدار متغییر رو رسوندی به عدد 20 اومدی بازدن میکروسوییچ دوم مقدار متغییر رو صفر کردی پس اخرین مقداری که در این متغییر بوده و ذخیره هم شده عدد صفر هستش و با برقراری تغذیه مجدد و خوانده شدن دستور READEEPROM توسط میکروکنترلر میکروکنترلر میفهمه که مقدار متغییر هم اکنون هستش صفر . اینو یادت باشه که اخرین مقداری که به متغییر می دی توی حافظه EEPROM ذخیره میشه و فرقی نداره که چه عددی باشه.
خوب تا همین جا داشته باش تا جلسه بعدی

عرفان بیگی بروجنی | ۰۷ بهمن ۹۷ ، ۱۹:۰۷
۱۵ بهمن۰۱:۳۳

مدار راه اندازی درایور L6203

برای راه اندازی موتور ها در انواع ربات ها از جمله مسیر یاب نیازمند یک سرور موتور مناسب هستیم که اغلب از درایور های l298 یا l293  استفاده میشود اما برتری l6203 نسبت به بقیه دراور ها سرعت عمل بالای آن است و موجب میشود که ربات بی نقصی داشته باشید ولی مسئله ای که مورد اهمیت است این است که درایور l6203 فقط یک موتور را کنترل میکند و برای دو موتور مجزا نیازمند دو درایور مجزا هستیم . L6203 یک آی سی درایور موتورهای الکتریکی DC باولتاژ خروجی 48 ولت و جریان تا 4A می باشد.

این آی سی با اعمال PWM قابلیت تغییر سرعت موتور را دارد.


دیتاشیت درایور L6203

 ما یک مدار عملی برای راه اندازی l6203 در اختیار شما قرار میدهیم که مدار کاملا سالم و تست شده می باشد . L6203


در این مدار میتوان به جای استفاده از led ها از دیود4007 استفاده کرد .

قطعات مورد نیاز :

درایورL6203

خازن 10nf

خازن100nf

مقاومت و led ( میتوان از دیود 4007 هم استفاده کرد )

این مدار بسیار ساده و عملی میباشد .

عرفان بیگی بروجنی | ۱۵ بهمن ۹۶ ، ۰۱:۳۳